Web Analytics Made Easy - Statcounter

علی ربیعی، سخنگوی دولت دوازدهم در یادداشتی با عنوان «میانجی‌ها در میان فشارهای حداکثری» در روزنامه اعتماد نوشت:    نوعی فشار حداکثری از هر سو در کار است تا نقش‌آفرینی گروه‌های میانجی مختل شود. مرور کنیم که چگونه براساس یک همسویی نظری با پس‌زمینه نگاه امنیتی در دو دهه اخیر، سیاست‌هایی دنبال شده‌ که گروه‌های مرجع و نهادهای مدنی میانجی و حتی افرادی که با دارا بودن منزلت و نفوذ اجتماعی، قادر به تاثیرگذاری هستند به ‌طور سیستماتیک با محدودیت‌های اعمال شده ضعیف شوند، به گونه‌ای که از کارکرد آنها به ‌شدت کاسته شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  در ادامه این روند، در دو انتخابات پیاپی، با محدودسازی مشارکت نمایندگان اقشار و طبقات مختلف و جریان‌های سیاسی، از کارکرد صندوق‌های رای به مثابه «نهاد میانجی خواست‌های بین نسلی» نیز کاسته شد. صندوق‌ها می‌توانستند و هنوز می‌توانند کارکرد گردش نخبگان، دیده شدن تمایلات نسلی و امنیت‌سازی را محقق کنند. پیش از این به هشدارها درباره آسیب‌پذیری جامعه میان‌تهی، جامعه‌ای که چهره‌های قابل اتکا و نهادهای میانجی در آن غایب هستند، توجه نشد.   علوم اجتماعی یادآور می‌شود که سیاست‌های توده‌ستایانه و رابطه بی‌واسطه قدرت و توده‌ها، همچون تیغ دو دم عمل کرده و در بزنگاه‌های تاریخی لذت کوتاه‌مدت نبودن میانه‌های به ظاهر مزاحم به تلخی رویارویی مستقیم تبدیل می‌شود. این روزها، در پی ناآرامی‌های اخیر، کاملا جای خالی افراد، نهادها و مراجع میانجی احساس می‌شود. این مسیر به مواجهه نظام سیاسی با توده‌های جوان پراکنده منجر می‌شود که سازمان‌دهی‌های موقت خیابانی پیدا می‌کنند و بدون میانجی راهی نیز برای گفت‌وگو و یک مفاهمه حداقلی فراهم نیست.   با کاهش مرجعیت رسانه‌ای در داخل، جهت‌گیری آنها در غیاب میانجی‌های داخلی (که بتوانند منطق گفت‌وگو را دنبال کنند) به سمت رسانه‌ها و برخی افراد و گروه‌های شناخته شده در خارج از کشور سوق پیدا کرده است. بدون تردید چنین وضعیت خطرناکی زاییده سیاست‌های میانجی‌زدایی است.   با این وصف، افراد و جریان‌های مصالحه‌گر که در جامعه حضور دارند و تلاش می‌کنند که با تبیین‌های علمی و منصفانه به‌ طور دلسوزانه جامعه را به سمت نوعی مفاهمه و اصلاح‌گری سوق دهند این‌بار از سوی جریان‌های برانداز ضدایرانی در خارج از کشور با ابزارهای مختلف رسانه‌ای و روانی مورد هجوم شدید و حذف از میانه قرار می‌گیرند.   این جریانات به دنبال قطبی کردن جامعه و ایجاد رودررویی‌های خونین و عمق بخشیدن به کینه‌های ماندگار، از هرگونه حرکت جریان‌های میانه پیشگیری و آن را مورد حمله قرار می‌دهند. در کنار اجبار به افراد میانه با شانتاژ جهت ساکت‌سازی یا همسو نمودن با خود، در روزهای اخیر با به‌کار بردن واژه‌هایی از قبیل «وسط‌باز»، «ماله‌کش» و... و همچنین تولید واژگانی پر از خشونت و زشتی، سعی در از کار انداختن کنش سیاسی این افراد یا وادار کردن آنها به همراهی با خود دارند.   سلطه رسانه‌های جنگ‌طلب و تحریم‌طلب و در کنار آن، ضعف ساختاری رسانه‌های بزرگ و میدان نداشتن رسانه‌های مستقل، وضعیتی به وجود آورده که هشدار در قبال گسل‌سازان حرفه‌ای را دشوار می‌نماید. به محض اینکه در قبال اوج‌گیری خشونت و موج‌سواری رسانه‌های وابسته که نه برای هدف ناب اطلاع‌رسانی بلکه در خدمت سیاست‌بازان جهانی بدخواه ایران هستند و همچنین گسل‌سازی‌های قومی و مذهبی هشدار داده می‌شود، به‌طور خشونت‌باری افراد را به «وسط‌بازی» و از آن فراتر در یک عملیات روانی به نادیده گرفتن حق اعتراض هم متهم می‌کنند!   به نظرم وظیفه دلسوزی، روشنفکری و ایران‌خواهی این است که حین مطالبه‌گری‌ها از حاکمیت، نباید تسلیم این شانتاژهای شناخته‌شده گسل‌سازانی شد که می‌کوشند با حربه «وسط‌بازی» میانجی‌ها را از عرصه سیاست بیرون رانده و میدان را به سوداگران سوریه‌سازی واگذار نمایند. گسل‌سازان می‌کوشند خطر سوریه‌شدگی را کمرنگ و حتی غیرممکن جلوه دهند.   می‌گویند دیدید قومیت‌های گوناگون به خیابان آمدند و ایران سوریه نشد! بله؛ اما من هم معتقدم این «خیابان‌های اعتراضی» مکان سوریه‌سازی نیست. من باور دارم سوریه‌سازی و تلاش برای سرمایه‌گذاری حول گسل‌های گوناگون مذهبی و غیرمذهبی در جای دیگری است: در اتاق فکرهای تحریم و جنگ و در رسانه‌ها و دولت‌های پرکینه‌ای که مصادره اعتراض‌های مردم به سود جنگ و تحریم بیشتر را در دستور کار خود قرار داده‌اند.   سوریه‌سازی در خیابان‌های تهران، سقز، مشهد، اردبیل و... نیست، بلکه در واشنگتن، تل‌آویو، ریاض و در اتاق فکرها و رسانه‌های وابسته به آنها شکل می‌گیرد. رسانه یک جنبش را نمی‌توان از پیام آن جنبش تفکیک کرد. رسانه‌ها و بلندگوهای دولت‌های بدخواه ایران نمی‌توانند حامل شعار «زن، زندگی، آزادی» باشند.   آنها تلاش می‌کنند شعار زندگی را به تحریم و حصر بیشتر کشور و زندگی‌زدایی از مردم معنا کنند. رسانه را دانشمندان علوم ارتباطات مساوی با پیام می‌دانند. جوانان معترض ما، آزادی سبک زندگی خود را می‌طلبند اما رسانه‌ها به مثابه ماشین‌های جنگ‌افروز، پیام کارفرمایان خود را بر آن مطالبات سوار کرده و با انحراف در مطالبه سبک زندگی، سبک‌های جنگ داخلی را آموزش می‌دهند.   موج‌سواران اعتراض‌ها می‌خواهند از طریق تحریف مضمون صلح‌آمیز و زندگی‌محور اعتراض‌ها، گسل‌های شیعی-سنی و دیگر گسل‌های اجتماعی را خلق یا فعال کنند. آنها گسل‌سازی می‌کنند و گسل زیستی را جایگزین سیاست کرده‌اند. کاسبی تحریم امروز با سوداگرای بازار خون، نفرت و کین‌توزی در هم آمیخته است.   من پیش‌تر در هر فرصتی از نقش تحریم‌ها به مثابه شکل جدیدی از جنگ سخن گفته‌ام که این‌بار متفاوت از جنگ‌های پیشین، تمامیت ذهنی شهروندان را به مخاطره برده است. مردم در هیچ جای کشور برای تشدید تحریم‌ها به خیابان نیامده‌اند، آنها یک زندگی بهتر را مطالبه می‌کنند. با این وجود صدای اعتراضی جوانان ما مصادره می‌شود. آنچنانکه گویی جوانان معترض خواهان عمیق‌تر شدن تحریم‌ها هستند.   مصادره اعتراض‌ها توسط لابی‌های شناخته شده تحریم، جنگ و تفرقه اکنون یک واقعیت غیرقابل انکار است. مصادره‌کنندگان جنبش اعتراضی جوانان به چیزی کمتر از جنگ داخلی و سوریه‌سازی ایران نمی‌اندیشند. برای مقابله با مصادره مطالبات اعتراضی جوانان، باید فضای تازه‌ای برای گفت‌وگو گشوده شود.   باید همین معترضین بی‌نام و نشان را دعوت کرد تا در رسانه‌های رسمی کشور سخن خود را بگویند. همچنین فضایی امن و فراخ به روی جوانان باز کرد تا سخن خود را بگویند و به این شیوه دموکراتیک می‌توان مصادره سخن اعتراضی آنان به سود لابی‌های اسراییلی، سعودی و گروه‌های تروریستی را غیرممکن کرد.   همچنین در این روزها، گفت‌وگو با نهادهای مختلف علمی، دانشگاهی، گروه‌های اجتماعی و اتحادیه‌های مختلف و فراهم ساختن امکان شنیده شدن صداها از رسانه‌های داخل، می‌تواند زمینه‌ساز مفاهمه داخلی شده و از صدای کینه‌توزانه‌ای که استراتژی «خون بیشتر» را در سطح جامعه دنبال می‌کند، بکاهد.   ضروری است سیاست محدود کردن نهادهای مدنی، اتحادیه‌ها و انجمن‌ها به خصوص انجمن‌های علمی کنار گذاشته شود. میدان دادن به افرادی که صدای آنها (حتی برای بخش‌های کوچکی از جامعه) شنیدنی است به آرام شدن شرایط و منطقی شدن مطالبات خواهد انجامید. آینده ایران به هوشیاری، کنش مسوولانه و فداکارانه همه نخبگان اجتماعی وابسته است.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: سوریه سازی اعتراض ها رسانه ها گفت وگو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۱۸۹۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از جوابیه جواد هاشمی به ماجرای رپ خوانی تا حاشیه ای برای «نون.خ»

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ فرآیند تولید و ارایه آثار و محصولات موسیقایی و حاشیه‌های ریز و درشت دنیای موسیقی طی سال‌های اخیر تبدیل به «فرصت» و «چالش» مهم و جالب توجهی شد که بسیاری از دست‌اندرکاران و فعالان عرصه موسیقی را بر آن داشت تا فارغ از رسانه‌های رسمی به ارائه و انعکاس فعالیت‌های موسیقایی خود در بسترهای متنوع «فضای مجازی» بپردازند و در این مسیر بسیار مهم و مؤثر بر افکار عمومی جامعه، حضور چشمگیری داشته باشند. حضوری که بعضاً برای آن‌ها دربرگیرنده اتفاقات مبارک و ارزشمندی در جهت معرفی خود و محصولات موسیقایی‌شان شد و در برخی موارد هم باعث دردسرهای زیادی شد که می‌تواند در ابعاد مختلف اجتماعی و فرهنگی‌اش مورد بررسی و واکاوی بیشتری قرار گیرد.

شرایطی دارای اهمیت که اکنون نمی‌توان به راحتی از آنچه در این بستر رسانه‌ای روی می‌دهد، بی‌تفاوت گذشت. چارچوبی دارای چالش و پر از فراز و نشیب‌های عجیب و غریب که تبدیل به اقیانوس پهناور و بی‌انتهایی شده که هر چه قدر در آن حضور داشته باشیم، بیشتر متوجه ابعاد پیچیده آن می‌شویم. شرایطی که در دنیای موسیقی فرآیند بسیار پررنگی دارد و تقریباً تمامی فعالان موسیقی را برآن داشته تا در این راه پر پیچ و خم اما جذاب برای مخاطب، به معرفی و به اصطلاح بیگانه «پرزنت» محصولات و دیدگاه‌های خود بپردازند. شرایطی که شاید بیان بسیاری از آنها در قالب رسمی خبرگزاری‌ها و رسانه‌های رسمی کشور جایگاهی نداشته باشد اما دربرگیرنده ابعادی است که می‌تواند برای طرفداران و دوستداران موسیقی مشتمل بر رویدادهای مکتوب و تصویر جالب توجهی باشد.

اتفاقاً ظهور و بروز چنین شرایطی است که هم موجب رشد و تولید اخبار و نوشتارها و تصویرهای به اصطلاح «زرد» و «غیرقابل انتشار در رسانه‌های رسمی» شده و هم ایجاد کننده فضای رقابتی بین رسانه‌های رسمی و رسانه‌های فعال در فضای مجازی شده است که این مسایل نیز دربرگیرنده ملاحظات فراوانی است. ملاحظاتی که رجوع به آنها می‌تواند ویترین حواشی و اظهارنظرهایی باشد که رجوع به آنها با در نظر گرفتن ملاحظات و باید و نبایدهایش امری اجتناب ناپذیر است.

«یک هفته با فضای مجازی موسیقی» عنوان سلسله گزارش‌های هفتگی سرویس هنر خبرگزاری مهر برای مرور متن و حاشیه منتخب رویدادهای موسیقایی از پنجره فضای مجازی است که روزهای پایانی هر هفته با استفاده از مطالب منتشر شده هنرمندان و فعالان عرصه موسیقی کشورمان در بسترهای مختلف فضای مجازی پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد.

حسین حقیقی؛ واکنش به یک موسیقی ضد صهیونیستی

حسین حقیقی از خوانندگان فعال موسیقی پاپ که طی سال های اخیر علاوه بر تولید آثار عاشقانه، حضور فعالی نیز در عرصه تولیدات مربوط به آثار اجتماعی و موضوعی دارد و اخیرا هم خوانندگی موسیقی تیتراژ فیلم سینمایی «ضد» را به عهده داشت، طی روزهای گذشته و از پس تجمع ضد اسراییلی دانشجویان حامیان فلسطین در آمریکا اقدام به انتشار سلسله استوری هایی درباره یک موسیقی اعتراضی به نام «leve palestina» کرده است و در این باره نوشت:

این روزها در راهپیمایی ها و تجمعات ضد اسراییلی و در میان حامیان فلسطین یک موسیقی خاص پخش می شود که با وجود تلاش صهیونیست ها خیلی خوب منتشر شده و دست به دست می شود.

این موزیک به زبان سوئدی است و جورج توتاری ۴۷ سال پیش آن را ساخته است. توتاری فلسطینی است اما سال ۱۹۷۰ اجبارا به سوئد پناهنده شده است. در همان سال ها برای اینکه صدای وطنش باشد و از ظلم رژیم غاصب حرف بزند، یک گروه موسیقی به نام «کوفیا» تشکیل می دهد به معنی «چفیه». ترجیع بند آن هم چنین است: زنده باد فلسطین، مرگ بر صهیونیسم.

علیرضا عصار؛ انتشار یک تک آهنگ جدید با آرزوهای خوب

علیرضا عصار از خوانندگان گزیده کار و کم حاشیه موسیقی پاپ ایران که این روزها در بی خبری کامل مشغول به سرانجام رساندن پروژه جالب توجهی است، طی روزهای گذشته بود که پس از مدت ها تک آهنگ جدیدی به نام «پیرمغان» را منتشر کرد.

وی در صفحه شخصی اش پیرامون انتشار این تک آهنگ که همچون سایر کارهایش از حال و هوایی متفاوت تر از جریان فعلی موسیقی پاپ برخوردار است، نوشت:

ترانه «پیر مغان» با آرزوی روزهای روشن و به امید شنیدن خبرهای خوب با عشق به شما عزیزان تقدیم می‌شود.

در این قطعه سبزه منصور شاعر بخش اول، بهرام آقاخان و همایون نصیری تنظیم کنندگان، دارا دارایی نوازنده گیتارباس، پویا نیکپور نوازنده پیانوو میکس و مستر، همایون نصیری نوازنده پرکاشن، بهرام آقاخان نوازنده گیتار نایلون، رضا عسگرزاده نوازنده دودوک برخی از اعضای گروه اجرایی را تشکیل می دهند.

حسین صفامنش؛ اعتراض در فضای مجازی پاسخ در نشست خبری

پس از پخش آخرین قسمت های سریال تلویزیونی «نون.خ» به کارگردانی سعیدآقاخانی بود که حسین صفامنش از خوانندگان موسیقی کردی با انتشار ویدیویی نسبت به استفاده آثارش در سریال «نون. خ» اعتراض کرد و گفت: به زودی پیگیری قانونی و قضایی نسبت به این موضوع را آغاز خواهد کرد.

صفامنش در این ویدیو عنوان کرده که استفاده از آثارش بدون کسب اجازه و قرارداد با این خواننده و مدیربرنامه اش بوده است.

گویا مدیر برنامه های حسین صفامنش شکایت رسمی و قانونی خود درباره این روند غیرقانونی را علیه سعید آقاخانی در مرجع قضایی ثبت کرده است.

پس از طرح این انتقادها بود که مهدی فرجی تهیه کننده سریال «نون.خ» در نشست خبری این سریال که طی روزهای گذشته برگزار شد در رابطه با موضوع مطرح شده از سوی صفامنش توضیح داد: موضوع ربطی به آقای آقاخانی ندارد و به من به عنوان تهیه کننده مربوط می شود. ما در یکی از فصل ها هم از «شیرین شیرین» آقای محمدیان استفاده کردیم که او تماس گرفت و بسیار هم تشکر کرد و گفت این موسیقی موجب شعف و تحسین شده است. ما در بخش کولبرها از موسیقی آقای صفامنش استفاده کردیم، البته نافی موضوع مالکیت معنوی نیستم ولی تصورم نبود شکایت کنند. فکر می کردم او زنگ می زند و می گوید دمت گرم وقتی به کولبرها پرداختی از این قطعه استفاده کردی. حتما برای جبران ماجرا در خدمت هستم. در این ۲ فصل قبلی تلاشی هم صورت گرفت که بتوانیم با او مذاکره کنیم. سعید آقاخانی دنبال صدای بکری بود اما نشد از ایشان استفاده کنیم. آرزو دارم موفق باشند.

سید جواد هاشمی؛ ماجرای رپ خوانی و پاسخ به حواشی در شبکه دو

از دیگر نکاتی که طی روزهای گذشته در فضای مجازی سر و صدای زیادی به پا کرد، مربوط به ماجرای رپ خوانی سید جواد هاشمی در پوشش غیرمتعارف آنچه از او دیده ایم، با همراهی خواننده ای به نام علی حسینی در یک کلیپ است که واکنش های زیادی را در فضای مجازی به همراه داشت.

هاشمی اما سرانجام در برنامه تلویزیونی «مداربسته» شبکه دو سیما بود که در گفت‌وگو با حسین رفیعی مجری برنامه نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد و گفت: من در این فیلم یک «هودی (به سویی‌شرت‌هایی که کلاه داشته باشند هودی گفته می‌شود)» پوشیده بودم و موسیقی را که توسط خواننده اجرا می شد لب می زدم. موضوعی که گویا با حواشی و واکنش های بسیار زیادی مواجه شد که برایم بسیار جالب توجه بود. در حالی که بسیاری از دوستان می دانند من در آموزش و پرورش موسیقی کار می کردم و بسیاری از هنرمندانی که اکنون به صورت حرفه ای موسیقی کار می کنند عضو گروه های سرودی بودند که بنده در آنها به عنوان مربی حضور داشتم. به هر حال من کارم موسیقی بوده و حالا آمدم با یک جوان، موسیقی اش را لب زدم. شرایطی که موجب شد خیلی به من بد و بیراه بگویند.

وی افزود: حتی برخی از کاربران دایم اعتراض می کردند که چرا «هودی» پوشیدی؟ حالا که پوشیدی چرا مارک دارش را به تن کردی؟ خلاصه که در معرض انواع و اقسام حرف در فضای مجازی بودم. در حالی که جالب است بدانید همین علی حسینی که با او در قطعه لب خوانی کردم از خوانندگان خوبی است که کارهای مذهبی هم زیاد خوانده و حتی در حمایت از فلسطین نیز کارهایی را تولید کرده و این بار از من خواست تا در کنارش باشم.

این بازیگر اظهار کرد: وقتی هودی را به من دادند تا بپوشم می دانستم که ممکن است مساله شود ولی هیچ نگفتم و پوشیدم و رفتم، اجرا کردم. حتی هادی حسینی پدر علی حسینی که از تهیه کنندگان موسیقی بود به من گفت: «آقا ترکاندید» و من به او نگفتم که این من را می ترکاند.


محسن چاوشی؛ حرف های محمدعلی بهمنی کذب محض است

محسن چاوشی از خوانندگان مطرح موسیقی پاپ که فعالیت هایش همواره زیر ذره بین اصحاب رسانه و فضای مجازی است، طی روزهای گذشته بود که از پس مصاحبه تصویری محمدعلی بهمنی شاعر و ترانه سرای پیشکسوت کشورمان با سامانه «بیلبورد» که انتقادات تندی را بر علیه محسن چاوشی درباره مجوز شعر یکی از آثارش بر زبان آورده بود، واکنش نشان داد.

وی در کامنتی برای پست منتشر شده این مصاحبه تصویری نوشت:

خوب است شاعران پا به سن گذاشته و پیشکسوت حرمت عمر و قلم خود را نگه دارند و لااقل از حافظه به دروغ کمک نگیرند یا نه ... از قول کسی، دیگر خاطره و خطاب شخصی در نیاورند. من کسی را فلانی جان صدا که نمی کنم هیچ؛ از اساس چنین مکالمه و مراوده ای که آقای محمدعلی بهمنی ذکرش را می کنند به یاد نمی آورم. حرف های شاعر در گفت‌وگویی که داشته از اساس کذب است و محلی از اعراب ندارد. جز به جز آن.

کد خبر 6093770 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • واکنش باشگاه سپاهان به حواشی مرد حاشیه‌ساز
  • بازسازی خانه‌های ویران شده در غزه ممکن است ۸۰ سال طول بکشد
  • فعالیت سامانه بارشی حاکم بر کرمانشاه در روز جمعه تشدید می‌شود
  • آینده‌سازان والیبال حریفان جهانی خود را شناختند
  • هشدار هواشناسی در مازندران
  • هشدار تشدید و تداوم فعالیت سامانه بارشی در هرمزگان
  • از جوابیه جواد هاشمی به ماجرای رپ خوانی تا حاشیه ای برای «نون.خ»
  • انتقاد کره شمالی از تحریم‌های اخیر آمریکا علیه ایران
  • صدور هشدار هواشناسی برای ارتفاعات مازندران
  • رسانه عبری: باکو میانجی بالقوه تل‌آویو و آنکارا است